شهر اندیشه فاز یکANDISHE FAZE 1

رعایت محیط زیست- رفتارهای اجتماعی-احترام و رعایت حقوق دیگران -خبرهای جذاب و خواندنی از همه جا

شهر اندیشه فاز یکANDISHE FAZE 1

رعایت محیط زیست- رفتارهای اجتماعی-احترام و رعایت حقوق دیگران -خبرهای جذاب و خواندنی از همه جا

گربه هارا که میبینی یعنی.....

گربه‌ها را که می‌بینی، یعنی هنوز زندگی در رگ شهر جریان دارد! ندارد؟

    گربه‌ها، یکی از شناسه‌های سکونت‌گاه‌های انسانی است؛ در هر شهر و دیاری که آنها شاداب‌تر و سالم‌تر به نظر آیند، می‌توانی عیاری بیابی برای سنجش سلامتی مردمی که در آن سکونتگاه زیست می‌کنند.
    و هر چه گربه‌های شهر در هیبتی کثیف‌تر، نحیف‌تر، ترسوتر و معلول‌تر به چشم آیند، نشان از بیماری پنهان مردمانی دارد که در آن شهر روزگار می گذرانند.
    و شوربختانه باید بپذیریم که حال و روز گربه‌های شهر ما، حال و روز خوبی نیست! هست؟
    حال و روزی که گواهی می‌دهد: پیش از آن که نگران سلامت جسمی گربه‌ها باشیم، باید نگران سلامت روانی خودمان باشیم که حتا توان تحمل و مهربانی با گربه‌ها را هم از دست داده‌ایم! نداده‌ایم؟
    کافی است سری به قصه‌های پرغصه‌ی دیده‌بان گربه‌های ایران،
ژاله فتوره‌چی بزنید یا پای درددل آن بانوی کهن‌سال در پارک ملّت بنشینید و یا از تلخ‌کامی‌های آونگ خاطره‌های ما بشنوید تا دریابید که با چه نفرت و شقاوتی در پایتخت ایران و بسیاری از سکونتگاه‌های بزرگ و کوچکش با گربه‌ی ایرانی، این نامدارترین و زیباترین گربه‌ی جهان رفتار می‌شود! نمی‌شود؟
    برای همین است که وقتی
این اعلامیه را از طریق یکی از خوانندگان عزیز مهار بیابان‌زایی دریافت کردم، نور امیدی در چشمانم درخشید ...
    این که هنوز هستند هنرمندان و نویسندگان و بزرگانی در شهر که دل‌شان برای زیستن بدون خطر گربه‌ها می‌لرزد و می‌تپد.
    درود بر
فریده حسن زاده مصطفوی، شاعر و مترجم درد‌آشنای وطن که چنین ساده، اما اثرگذار به حمایت از گربه‌های شهرمان برخواسته است.

    باور کنید:
    شهری که در آن گربه‌هایش یک چشم باشند یا سرزمینی که در آن، دکل‌های فشار قوی برق، امن‌ترین مکان برای
پلنگ‌هایش باشد، دچار ناپایداری شدید اجتماعی و تزلزل نگران‌کننده‌ی اخلاقی است.
    گربه‌ها، چیز زیادی از ما نمی‌خواهند، به قول این اعلامیه: «گاهی همین قدر که لگدی نخورند و دادی بر سرشان کشیده نشود و سنگی به سویشان  پرتاب نشود، خود را خوشبخت می‌یابند ...»
    بیاییم این خوشبختی را از آنها دریغ نکنیم؛ همین. 

 منبع:http://www.darvish100.blogfa.com/post-2033.aspx

چرا مردم اشتوتگارت میتوانند اما ما نمیتوانیم؟!

چرا مردم اشتوتگارت می‌توانند؛ اما مردم نوشهر و مریوان و سمنان و ... نمی‌توانند؟!


    ماجرای آن دو تصویر را که یادتان هست! نیست؟ قرار گذاشتیم که در باره‌ی مردمی صحبت کنیم که شجاعانه به استقبال باتوم و گاز اشک‌آور و آب داغ می‌روند، اما از خواسته‌ی خویش عقب نمی‌نشینند. قرار گذاشتیم تا ذهن‌ها را شخم زده و بپرسیم: مگر آنها از چه هدف و آرمانی می‌خواهند دفاع کنند که به خاطرش از جان و مال و آسایش شان اینگونه می‌گذرند؟!
    اینک، هنگامه‌ی وفای به عهد است و می‌خواهم برایتان بگویم: آن مردمی که در تصاویر می‌بینید نه برای افزایش حقوق، نه برای مسکن، نه در اعتراض به تورم و گرانی، نه برای اشتغال و نه هیچ خواسته‌ی اقتصادی دیگری گردهم جمع نشده بودند! بلکه آنها شهروندان عادی شهر اشتوتگارت هستند که در اعتراض به قطع 25 اصله درخت در یک پارک اجتماع کرده بودند!
    باورتان می‌شود؟
    آن شهروندان در اعتراض به طرح بزرگ 7 میلیارد یورویی موسوم به اشتوتگارت 21 که می‌خواهد با احداث شبکه مترو، این شهر را در کمترین زمان به قلب اروپا پیوند دهد، دور هم جمع شده بودند. طرحی که می تواند اشتغال‌زایی فراوانی در منطقه ایجاد کرده و به رونق کسب و کار بیانجامد. اما اینک مخالفت‌ها حتا از اشتوتگارت هم فراتر رفته و به کل کشور آلمان رسیده، به نحوی که تازه‌ترین نظرسنجی‌ها حکایت از آن دارد که 53 درصد از آلمانی‌ها با این طرح مخالف هستند. وضعیت چنان برای حزب حاکم به رهبری آنجلا مرکر خطرناک شده که بسیاری بر این عقیده هستند که حزب حاکم دموکرات مسیحی ممکن است در انتخابات آینده سقوط کرده و حزب سبزها – که مخالف این طرح بوده و میزان محبوبیتش از 12 درصد به 32 درصد افزایش یافته است - بتواند یک دولت اعتلافی را برای نخستین بار در آلمان پدید آورد.
    و همه‌ی این تحولات برای آن است که مردم اشتوتگارت مایل نیستند چنین هزینه گزافی بر شهرشان تحمیل شده و در نهایت، 300 درخت را از دست بدهند!

    اما در سوی دیگر ماجرا، شاهد تجاوز شگفت‌انگیز به دیرینه‌ترین باغ اکولوژی کشور در نوشهر هستیم که در ظرف چند ساعت، 50 هزار نهال و درختچه و درخت 2 تا 25 سال از میان می‌رود؛ امّا تقریباً هیچ یک از مردم شریف نوشهر نسبت به رخداد مصیبت‌بار پژواکی درخور ارایه نمی‌دهند! چرا؟
    چرا پارک مّلی کویر به بهانه‌ی استخراج نفت، مورد حرمت‌شکنی قرار می‌گیرد، یا جنگل‌های مریوان در معرض شدید‌ترین آتش‌سوزی یک قرن اخیر قرار می‌گیرند، یا دریاچه ارومیه می‌رود تا برای همیشه با تاریخ پیوند یا ... ولی همه‌ی ما همچنان ساکت هستیم؟
    کلام آخر را از زبان جبران خلیل جبران می‌گویم:
    «دریغ بر ملتی که دَم برنمی‌آورد، مگر هنگامی که در تشییع جنازه گام برمی‌دارد؛ خود را نمی‌ستاید، مگر در میان ویرانه‌هایش؛ و عصیان نمی‌کند، مگر هنگامی که گردنش در میان تبر و کنده قرار دارد
    به راستی چه فاجعه‌ی دیگری باید در محیط زیست ایران رخ دهد تا ما بیدار شویم؟!

    مؤخره:
    دیروز - جمعه 14 آبان -  با دکتر محمد جعفری، رییس سابق دانشکده منابع طبیعی کرج و مشاور عالی دکتر علی سلاجقه گفتگو کردم. ایشان ضمن ابراز انزجار از افرادی که در این جنایت سهیم بوده‌اند، قول‌های بسیار خوبی به نگارنده داد و از خبرهای خوشی نوید دادند که ظرف چند روز آینده به گوش خواهد رسید. امیدوارم چنین شود و متجاوزین به باغ اکولوژی نوشهر بدون هیچ مماشاتی به سزای عمل جنایتکارانه‌ی خود برسند.
    بیاییم همه برای محمد جعفری دعا کنیم تا بتواند به وعده‌های خود سزاوارانه عمل کند.

    در همین باره:
    - چرا مردم اشتوتگارت می‌توانند؛ اما مردم نوشهر نمی‌توانند؟! – محمّد درویش
    - شورای تامین نوشهریک روز پس از تخریب باغ گیاهشناسی، مجوز صادر کرد!
    - دانشگاهیان در اعتراض به تخریب باغ گیاهشناسی نوشهر طومار امضا کردند
    - کسی که دستور قطع گیاهان را داده طبق احادیث مفسد فی الارض است!
منبع وبلاگ محیط زیستی مهار بیایان زایی حتما به این وبلاگ مراجعه کنید
 

تخریب باغ گیاه شناسی نوشهر

تازه‌ترین تصاویر از هجوم لودرها به باغ گیاه شناسی نوشهر

شنبه ۸م آبان ۱۳۸۹

سه تصویری را که ملاحظه می‌کنید، ماجرای غم بار تجاوز صبح امروز به دیرینه‌ترین باغ گیاه شناسی ایران در نوشهر را نشان می‌دهد؛ پردیس باشکوهی با ۱۴۰۰ گونه گیاهی و بیش از ۱۴ هزر نمونه گیاه خشک شده که می‌توانست موزه تاریخ پژوهشی ایران در حوزه منابع طبیعی باشد؛ اما فرماندار نوشهر بیشتر مایلند تا جاده کمربندی بندر نوشهر باشند!

چرا؟

فرماندار، یعنی عالی‌ترین نماینده‌ی دولت در هر شهرستان.

اینک خبر رسیده است که فرمان آتش را برای اعدام درختان ۵۴ ساله‌ی باغ اکولوژی نوشهر، فرماندار صادر کرده است!
می خواهم از استاندار مازندران، از وزیر کشور، از رییس جمهور بپرسم تا برای مان توضیح دهد آیا این مدیر ارشد دولتی، برای صدور چنین تخریبی پیش‌تر با شما هماهنگ کرده بود؟
اگر پاسخ شمایان مثبت باشد، یک غم بزرگ سراسر وجودم را فرامی‌گیرد؛ اما اگر پاسخ‌تان منفی باشد، هزاران غم مرا از پای درخواهد آورد!
می‌دانید چرا؟



Read more: http://biaban.darvish.info/#ixzz13x3qgqqq


Read more: http://biaban.darvish.info/#ixzz13x3aklAF