ماجرای آن دو تصویر را که یادتان هست! نیست؟ قرار گذاشتیم که در بارهی مردمی صحبت کنیم که شجاعانه به استقبال باتوم و گاز اشکآور و آب داغ میروند، اما از خواستهی خویش عقب نمینشینند. قرار گذاشتیم تا ذهنها را شخم زده و بپرسیم: مگر آنها از چه هدف و آرمانی میخواهند دفاع کنند که به خاطرش از جان و مال و آسایش شان اینگونه میگذرند؟!
اینک، هنگامهی وفای به عهد است و میخواهم برایتان بگویم: آن مردمی که در تصاویر میبینید نه برای افزایش حقوق، نه برای مسکن، نه در اعتراض به تورم و گرانی، نه برای اشتغال و نه هیچ خواستهی اقتصادی دیگری گردهم جمع نشده بودند! بلکه آنها شهروندان عادی شهر اشتوتگارت هستند که در اعتراض به قطع 25 اصله درخت در یک پارک اجتماع کرده بودند!
باورتان میشود؟
آن شهروندان در اعتراض به طرح بزرگ 7 میلیارد یورویی موسوم به اشتوتگارت 21 که میخواهد با احداث شبکه مترو، این شهر را در کمترین زمان به قلب اروپا پیوند دهد، دور هم جمع شده بودند. طرحی که می تواند اشتغالزایی فراوانی در منطقه ایجاد کرده و به رونق کسب و کار بیانجامد. اما اینک مخالفتها حتا از اشتوتگارت هم فراتر رفته و به کل کشور آلمان رسیده، به نحوی که تازهترین نظرسنجیها حکایت از آن دارد که 53 درصد از آلمانیها با این طرح مخالف هستند. وضعیت چنان برای حزب حاکم به رهبری آنجلا مرکر خطرناک شده که بسیاری بر این عقیده هستند که حزب حاکم دموکرات مسیحی ممکن است در انتخابات آینده سقوط کرده و حزب سبزها – که مخالف این طرح بوده و میزان محبوبیتش از 12 درصد به 32 درصد افزایش یافته است - بتواند یک دولت اعتلافی را برای نخستین بار در آلمان پدید آورد.
و همهی این تحولات برای آن است که مردم اشتوتگارت مایل نیستند چنین هزینه گزافی بر شهرشان تحمیل شده و در نهایت، 300 درخت را از دست بدهند!
اما در سوی دیگر ماجرا، شاهد تجاوز شگفتانگیز به دیرینهترین باغ اکولوژی کشور در نوشهر هستیم که در ظرف چند ساعت، 50 هزار نهال و درختچه و درخت 2 تا 25 سال از میان میرود؛ امّا تقریباً هیچ یک از مردم شریف نوشهر نسبت به رخداد مصیبتبار پژواکی درخور ارایه نمیدهند! چرا؟
چرا پارک مّلی کویر به بهانهی استخراج نفت، مورد حرمتشکنی قرار میگیرد، یا
جنگلهای مریوان در معرض شدیدترین آتشسوزی یک قرن اخیر قرار میگیرند، یا دریاچه ارومیه میرود تا برای همیشه با تاریخ پیوند یا ... ولی همهی ما همچنان ساکت هستیم؟
کلام آخر را از زبان جبران خلیل جبران میگویم:
«
دریغ بر ملتی که دَم برنمیآورد، مگر هنگامی که در تشییع جنازه گام برمیدارد؛ خود را نمیستاید، مگر در میان ویرانههایش؛ و عصیان نمیکند، مگر هنگامی که گردنش در میان تبر و کنده قرار دارد.»
به راستی چه فاجعهی دیگری باید در محیط زیست ایران رخ دهد تا ما بیدار شویم؟!
مؤخره:
دیروز - جمعه 14 آبان - با دکتر محمد جعفری، رییس سابق دانشکده منابع طبیعی کرج و مشاور عالی دکتر علی سلاجقه گفتگو کردم. ایشان ضمن ابراز انزجار از افرادی که در این جنایت سهیم بودهاند، قولهای بسیار خوبی به نگارنده داد و از خبرهای خوشی نوید دادند که ظرف چند روز آینده به گوش خواهد رسید. امیدوارم چنین شود و متجاوزین به باغ اکولوژی نوشهر بدون هیچ مماشاتی به سزای عمل جنایتکارانهی خود برسند.
بیاییم همه برای محمد جعفری دعا کنیم تا بتواند به وعدههای خود سزاوارانه عمل کند.
در همین باره:
-
چرا مردم اشتوتگارت میتوانند؛ اما مردم نوشهر نمیتوانند؟! – محمّد درویش
-
شورای تامین نوشهریک روز پس از تخریب باغ گیاهشناسی، مجوز صادر کرد!
-
دانشگاهیان در اعتراض به تخریب باغ گیاهشناسی نوشهر طومار امضا کردند -
کسی که دستور قطع گیاهان را داده طبق احادیث مفسد فی الارض است!
منبع وبلاگ محیط زیستی مهار بیایان زایی حتما به این وبلاگ مراجعه کنید